طبقه بندی: شعر، روزمرگی های ما،
برچسب ها: شعر، الیاس، هیس دختر ها فریاد نمیزنند، شعر های اجتماعی، شعری از زندگی سخت کارگری، شعری از درد، پوران درخشنده،
طبقه بندی: شعر،
برچسب ها: الیاس اهورا، شعر های اجتماعی، شعر های سیاسی، می و مستی، ایران، ویران، شاعران مبارز،
طبقه بندی: شعر،
برچسب ها: الیاس اهورا، هنر داستان و شعر ...، شعر های اجتماعی، شعر، مجموعه نسل سوخاری، شعر های سیاسی، سرانجام شب بیداری ها،
دوران من پنجره ایست
رو به افق های دور دست
راه هایی روشن تر از
خورشید با علامت بن بست
دوران من همه سیرند
از بس که خوردند
هیچ کس گرسنه نیست
گرسنه ها در جوی اب مردند
دو ران من دورانیست ازاد
ما ازادیم ,
ازاد از هیچ چیز نداریم ارعاب
ازاد مثل ماهی ها در تور و
خاهر هایمان در حجاب
دوران من هسته ای است در این هستی
همه ازادن و هیچ کس هم ندارد ترسی
فکر کنم من هم به اشتباه خوردم
تازیانه به جرم مستی
دوران من دوران راستیست
مرده دیو دروغ
همه چیز هم شاد شاد است
شاد مثل شعر های فروغ
دوران من صداقت مرده
دورویی و ریا مد است
گر خواهی رو بازی کنی
سرانجامت دست اول کت است
بعضی حرف ها شلاق هایست
فاکتور نشده تومار دارد
دوران من سرطانی است
قده هایی بد خیم تومار دارد
قسمتی از شعر دوران من
از مجموعه نسل سوخاری
طبقه بندی: شعر، مجموعه نسل سوخاری،
برچسب ها: عشق، شعر های اجتماعی، شعر، الیاس اهورا، دنیا= ساه چال ارزوها، دوران من، سنگ سار، حجاب، نسل سوخاری، نسل سوخته خاکستر شد الان دیکه نسل سوخاری شده هستش، دوران من= سرطان بد خیم، بازی حکم،
.: Weblog Themes By Pichak :.